محل تبلیغات شما



در این باران سرد زمستانی
زمانی که زمستان هر لحظه مرگ را فریاد می زند
و تنها امید باقی مانده برای شمعی که سو سو می زند را
با طوفانی مهیب نا امید می کند
وقتی تا گردن در لجن زار منفی بافی
و باتلاق مالیخولیا و وسواس فکری
همچون یک ستاره کم سو
در پهنای آسمان تاریک شب
در حال ناپدید شدن و غرق شدنم
ناگهان
با گرمای نفس های "تو"
جان تازه ای میگیرم
آری
تو مرا از این خواب شوم نجات داده ای
من
اصلا منی برای "من" معنی ندارد
هرچه هست "تو" ای
"من" بدون "تو" وجود ندارم
باش
تا من
در کنار " تو" ، "من" باشم

دوستت دارم به اندازه تک تک شکوفه های بهاری

بگذار خاک من، تسبیح تو باشد

این بار بخوانید، ما

تو ,سو ,ای ,امید ,های ,تک ,خواب شوم ,شوم نجات ,این خواب ,از این ,مرا از

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

lespembhurtti Carole's info فروشگاه اینترنتی روبینیا گاردن اورژانس کامپیوتر heilopade اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها Jerry's memory قلب بی ملاقات protparbeweb 67 درجه